ما بعد از کلی تاخیر اومدیم
سلاااام به روی ماهتون دل ما برای دوستای گلمون یه ذره شده بود اما متاسفانه وقت نمیکردم بیام و آپ کنم البته یکی 2بار اومدم یه عالمه تایپ کردم و عکس گذاشتم که بی دلیل همه پرید , منم دیگه بیخیالش شدم الان هم نمیدونم از کجا باید شروع کنم . خب بهتره از تولد دو سالگیت بگم که به دلایلی تولدمون خیلی کوچیک و خانوادگی شد پسر کوچولوی 3روزه پسر عمه م از دنیا رفت واقعا از ته دلم برای مامانش که با هزار سختی دنیا اورده بودش غصه خوردم همچنین برای باباش که روز دنیا اومدنش با ذوق و شوق به همه شیرینی میداد . خودِ نی نی هم که فرشته بود همچنین چند روز قبل از تولد یکی از آشناهامون که جوون هم بود ف...
نویسنده :
مامان لیدا
11:40